«تسهیل بازگشت ایرانیان مهاجر»، وعده مشترک حسن روحانی و وزیر اطلاعات او بود. ابتدا محمود علوی، وزیر اطلاعات بود که گفت: آن دست از فعالان سیاسی ساکن خارج که «مرتکب خلافی نشدهاند»، میتوانند با تضمین مقامات سیاسی به کشور بازگردند. (+) (البته آقای علوی جای این ابهام را باقی گذشت که «مرتکب خلافی نشدهاند» یعنی چه؟) پس از آن حسن روحانی نیز خواستار تسهیل بازگشت ایرانیان مهاجر به کشور شد. (+) هرچند صحبتهای ایشان هم با توجه به اشاره به مساله «توبه» کمی مبهم شد، اما مشخصا از جانب مخاطبان، به وعده تلاش دولت برای حمایت از بازگشت مهاجرین سیاسی تعبیر شد. نتیجه اینکه جناح مقابل نیز به سرعت به چنین وعدهای واکنش داد. برخوردهای خشن و احکام سنگین برای امثال سراجالدین میردامادی و حسین نورانینژاد نشان داد که بخشهای دیگر حاکمیت عظم خود را برای به شکست کشاندن وعده رییس جمهور جزم کردهاند. به قول عیسیسحرخیر: پیام کاملا روشن است، به ایران بر نگردید!
انتقاد من در این مورد به مخالفانِ حکومتیِ دولت نیست. کمترین توقع و انتظاری که از اینان میرفت همین بود که به دنبال شکست در انتخابات باز هم بسیج شوند تا تجربه هشت ساله دولت اصلاحات را تکرار کنند و انتقام شکست خود را از بدنه اجتماعی دولت بگیرند: فشار و سرکوب را افزایش دهند تا میان بدنه اجتماعی و دولت فاصله بیندازند. به گمانم، مساله هم دقیقا همین است که چنین برخوردی آنقدر طبیعی و «قابل پیشبینی» بود که از دولت انتظار برود از سقوط در چنین دامی تا حد امکان پرهیز کند.
آقای روحانی وعدههای بسیاری دادهاند که احتمالا بخش عمدهای از آنها هم عملی نخواهند شد. این سنت سیاستورزی در غیاب احزاب است که روسای جمهور میتوانند وعده بدون پشتوانه بدهند. مساله جدیدی هم نیست. اما مشکل زمانی پر رنگ میشود که بار برخی از این وعدهها به فشاری دو چندان بر دوشت جامعه مدنی بدل میشود. ای بسا اگر دولت مدعی تلاش برای تسهیل بازگشت مهاجران نمیشد، قوه قضائیه هم اینچنین بیضابطه و «چکشی» با پروندهها برخورد نمیکرد. به شخصه از نزدیک شاهد پرونده یکی از همراهان گمنام جنبش بودم که حدودا از شش ماه پیش به کشور بازگشت و پروندهاش در فرآیندی شگفتانگیز از قانونشکنیهای قضات و دستگاه قضایی به حکم سنگین شش سال حبس تعزیری ختم شد. پروندهای که تمام وکلا از روند آن حیرت کردند و هیچ دلیل منطقی یا حقوقی برای این شیوه از برخورد قضایی پیدا نکردند، بجز همان فرضیه سیاسی که «میخواهند جلوی روند بازگشت مهاجران را بگیرند»!
طبیعتا نخستین و بدیهیترین توقع از یک سیاستمدار این است که پیش از طرح یک وعده، تحقق آن را امکانسنجی کند. اما توقع من از آقای روحانی از این هم کمتر است. من از ایشان انتظار دارم، حتی اگر وعده بیپشتوانه هم میدهند، دستکم مراقب باشند که وعده کلامی ایشان به چماق جدیدی برای اعمال فشار بیشتر بر بدنه اجتماعی تبدیل نشود. به نقل از شاعر اگر بخواهیم خلاصهاش کنیم میشود: «یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل ...».
No comments:
Post a Comment